کتابخوار



اول از همه  کتاب ماه آبی(blue moon) قرار داره که هنوز وارد ایران نشده متاسفانه و هر چقدر گشتم نتونستم بفهمم داستانش چیه. 

دوم کتاب نگهبان هست(the guardians) هنوز ترجمه نشده

سوم کتاب دریای بی ستاره هست( the starless sea) اینم هنوز ترجمه نشده. 

چهارم کتاب آنجا که خرچنگ ها آواز می خوانند هست(when the crawdads sing) که یک داستان جنایی در طبیعت هست و ۶۸ هفته در این لیست بوده. چند نشر هم چاپش کردند. بهترین ترجمه حال حاضرش که هر چند آن چنان خوب نیست از انتشارات روزگار هست

 


تاریخ نویسندگی ، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. در پس هر فراز و فرود این دشت ، نام هایی نهفته است که هر کدام برگی از هویت و شناسنامه ی نویسندگی در سر تا سر جهان را رقم زنده اند.مطالعه ی تاریخ زندگانی آنان و سیری در احوالات و آثار آنها ، نمایی هر چند کوتاه و گذرا ، اما عمیق و قابل تامل به ما هدیه می کند.در دل هر یک از کلمات آنان ، گنجینه ای از رازها و معانی نهفته  است و در پیاپی سطور پربار آنان ، رازهایی برای نویسندگان.قصد ما همگام شدن و سفر به زمانه و زندگی آنان است تا با ذهن و زبان آنان بیش از پیش آشنا شویم و از این همصحبتی ها خوشه ای چند پی توشه ی نویسندگی خود برداریم.در این برهه از زمان، دفتر زندگانی ” جان کندی تول ” ، نویسنده ی آمریکایی و خالق کتاب” اتحادیه ابلهان ” را ورق میزنیم به امید آنکه برگی چند به یادگار نصیب دوستداران خود کند.

جان کندی تول نویسنده آمریکایی و سرشناسی است که در سال ۱۹۳۷ در نیواورلئان آمریکا چشم به جهان گشود، مادرش موسیقی تدریس می کرد و پدرش ماشین‌فروش بود. جان کندی که بسیار با استعداد بود از آنجایی که توانست در سن شانزده سالگی تحت تاثیر نویسنده‌ی مورد علاقه‌اش،فلانری اوکانر، رمانی تحت عنوان انجیل نئون بنویسد و تحسین همگان را برانگیزد. او در سن ۱۷ سالگی توانست بورسیه دانشگاه تولن را بدریافت کردو پس از اتمام تحصیلاتش در این دانشگاه، در سن ۲۲ سالگی او به مقام استادی در دانشگاه کال هانتر نیویورک دست یافت جان کندی تول در سی سالگی، و هنگامی که دوران سربازی خود را در پورتوریکو می گذراند (سال ۱۹۵۹) نوشتن کتاب اتحادیه ابلهان را آغاز کرد. در آن‌جا ماشین تحریر دوستش را قرض گرفت و نوشتن اتحادیه را شروع کرد اما محتوای آن را از هم‌قطارانش مخفی نگه ‌داشت. بعد از بازگشت به آمریکا رمان را برای بسیاری از ناشران ارسال کرد ولی هیچ‌کدام راضی به چاپش نشدند. همه ایرادی به آن گرفتند و ردش کردند. تول که به شدت افسرده شده بود و دیگر هیچ امیدی به چاپ کتابش نداشت .او پس از نوشتن این کتاب تلاش بسیاری کرد تا بتواند آن را به چاپ برساند اما در این امر کاری از پیش نبرد. همین ناکامی باعث افسردگی او گشت، تا اینکه در ۳۲ سالگی بعد از دعوایی مختصر ش، با خودرو به ایالت جورجیا رفت و با وصل کردن شلنگ به اگزوز ماشین و تنفس از گاز سمی خودرو به زندگی خود پایان بخشید. اما مادرش بعد از دو سال دست و پنجه نرم کردن با افسردگی ناشی از مرگ پسرش، کارِ او را ادامه داد. ۹ سال رمان را برای ناشران دیگر فرستاد و باز جوابِ نه شنید. تا این که بالاخره سراغ واکِر پِرسی رفت که استاد دانشگاه لوییزیانا و از مهم‌ترین نویسندگان جنوب آمریکا بود. پِرسی پیشگفتاری برای کتاب نوشت و با توصیه‌ی او دانشگاه لوییزیانا کتاب را در ۲۵۰۰ نسخه منتشر کرد. سال ۱۹۸۰ است. بیست سال بعد از مرگ او و در سال ۱۹۸۲ او و کتاب اتحادیه‌ی ابلهان برنده‌ی جایزه پولیتزر بهترین رمان می‌شود و از آن تاریخ به بعد کتاب رونق پیدا کرد. مرگ او یکی از دردناک ترین سرنوشت ها برای یک نویسنده در طول تاریخ بوده است.

جان کندی تول را می توان ناکام ترین و در عین حال شاهکار ترین نویسنده ی تاریخ ادبیات دانست. او نویسنده ای بود که هیچ گاه موفق به تماشای موفقیت کتاب هایش نشد. همانطور که در زندگی او به آن پرداختیم ، او به هنگام چاپ کتاب اتحادیه ابلهان با یک بی توجهی از سوی ناشران روبرو شد و در نهایت بر اثر یک افسردگی ناشی از عدم چاپ کتابش خود را به مرگ رساند. اما چندی پس از این مرگ ، مادر او کتابش را به یک انتشاراتی می سپرد و در یک اقدام بسیار عجیب ، آوازه ی کتاب او جهان را پر می کند و پس از چندی جوایز معتبر جهانی نصیب این کتاب می شود و اینها همه پس از خودکشی جانکاه این نویسنده ی بزرگ تاریخ ادبیات رخ داده است.آنجه که امروز در دست هواداران کندی تول بعنوان یک مدرک از زندگانی اوست ، دو  جلد کتاب از اوست که تمامی دورنمای آثار او در آن منعکس شده است و باید به این نکته اشاره کرد که به جد همین دو اثر به تنهایی می توانند درک عمیقی از توانایی های این نویسنده ی بزرگ در دنیای رمان نویسی در اختیار ما بگذارند.آنچه که شاکله ی دو اثر شاهکار جان کندی تول را می سازد ، دغدغه مندی او نسبت به مفهوم انسان و نقش او در مقابل اجتماع خویش است. از نگاه جان کندی تول انسان مفهومی است پیچیده که در گذر حوادث زندگی دچار پست و بلندی می شود و مدام تغییر می کند. اما او یک نگاه تازه ی دیگر دارد ، او خود در این باب می گوید : انسان‌ها باید آگاه شوند، نه اینکه برای حفظ منافع شخصی بازیچه‌ی دست منفعت‌طلبان شوند و آنکه سکوت می‌کند از همه حقیرتر‌ است و دیر یا زود پیامد سکوتش گریبان خودش را نیز مانند بقیه خواهد گرفت.” . آگاهی انسان از جایگاهی که در آن قرار دارد و رسیدن به مکارم اخلاقی سطح عالی و همچنین جایگاهی که حق انسان است ، از جمله مصادیقی است که او بسیار به آن توجه داشته است. بی شک می توان گفت که جان کندی تول نابعه ای بود که دیگر مثل آن را نمی توان یافت.

 


در سال 1925 وقتی جایزه نوبل به جرج برنارد شاو رسید او اینطوری جایزه نقدی نوبل رو رد کرد: این پول از فروش مواد منفجره به دست می آید که در کارخانه های مهندسی نوبل ساخته می شود. بیشتر این مواد برای کشتار مردم به کار می رود و یک انسان چنین پولی را برای حیات خود دریافت نمی کند.


و

جز از کل

جز از کل یکی از شیرین ترین کتاب هایی بود که به عمرم خوانده ام.من در طول کتاب با جسپر و خانواده اش زندگی کردم. من یک زندگی جداب داشتم. یک زندگی شیرین مکتوب. من عاشقانه کتاب را دنبال کردم. خندیدم، ناراحت شدم، یکه خوردم. کتاب جذابی بود. این کتاب نامزد جایزه من بوکر شد. برایم جالب بود که چگونه می شود اولین اثر یک نویسنده ی گمنام در استرالیا به این زیبایی باشد و سپس خود را با این کتاب آنقدر در جهان معروف کند که به ایران هم آوازه کتابش برسد و بخوانیمش. این کتاب را خواندم و از همه جالب تر برایم شغل های نویسنده این کتاب بود. استیو تولتز به عنوان یک نویسنده، نگهبان، فروشنده، عکاس، کار آگاه خصوصی. بوده است. این کتاب با ترجمه ی بی نظیر پیمان خاکسار پیشنهاد می شود


 

اتحادیه ابلهان

اتحادیه ابلهان یکی از بهترین و شیرین ترین کتاب های بود که تا کنون خوانده بودم و احتمالا خواهد بود.

طنز شیرینی داشت. طنزی که کمی باید با فرهنگ آمریکایی کتاب آشنا می بود. همیشه طنز را دغدغه کامل می کند. این کتاب پر از دغدغه بود.

عاشقانه‌کتاب را خواندم و شخصیت ایگنیشس مثل برادرم بود. مانند برادرم شده بود. گاهی با او همدردی می کردم.

با او گاهی هم اندیشه بودم. این‌کتاب به شدت پیشنهاد می شود. اولین بار با داستان عجیبش جذب این‌کتاب شدم. داستان چاپ پیچیده اش. اینکه نویسنده اش خودکشی کرد و پس از چند سال تلاش مادرش بالاخره به چاپ رسید و جایزه پولیتزر رو برد. حسرت خوردم که دیگر نمی توانم از این نویسنده ی شاهکار نویس بخوانم. بسیار حسرت خوردم. او طنز  فلسفی را ابدا کرد. او پولیتزر را برد( در گور) کتابش بسیار زیاد فروخته شد. منتقدان تایم را شگفت زده کرد. با پایان داستان فقط حسرت خوردم.


خبرگزاری کتاب ایران/ فروشگاه آنلاین آمازون در روزهای گذشته تبلیغ عجیبی در سایت‌های فروش کتاب خود منتشر کرده بود که معمولاً درباره کالاهای مصرفی روزمره استفاده می‌شود.

در تبلیغ آمازون برای فروش بیشتر کتاب‌های مصور هری پاتر آمده بود: دو کتاب هری پاتر بخرید یک کتاب هدیه بگیرید. ظاهراً انتشاراتی‌های هری پاتر برای فروش بیشتر ایام کریسمس حساب ویژه‌ای روی تبلیغات این چنینی باز کرده‌اند.

در تبلیغ آمازون به کاربران و مشتری‌ها پیشنهاد شده بود که یک جعبه مجموعه کامل کتاب‌های هری پاتر را خرید کنند تا بتوانند از خدمات و محصولات بیشتر این سایت استفاده کنند.


تاثیر گذار ترین ترانه های باب دیلن

کتاب فوق العاده ای بود. شعر های باب دیلن فوق العاده ان و مختص به کشور و دین خودش نمی شود بلکه جهان را در بر می گیرد. مجله رولینگ استون آهنگ  مثل سنگ غلطان (like a rolling stone) باب دیلن را بهترین آهنگ تاریخ موسیقی نام‌گذاری کرد. او نوبل ادبیات سال ۲۰۱۶ را برد. او در نویسندگی بیشتر از خیلی های دیگر موفق بود، در حالی که خود را بیشتر خواننده می دانست.

 

آدمی چقدر باید گام نهد

تا او را آدم صدا زنند؟

کبوتر سپید چند دریا را باید پشت سر بگذارد

پیش از آنکه در شن های ساحل آرام گیرد؟

آری، گلوله های توپ چند بار باید شلیک شوند

پیش از آن که قدغن گردند؟

آری ای دوست من، پاسخ در باد است

پاسخ در باد است

 

دمیدن در باد/ باب دیلن


همشهری/ در سالی که به‌طور مداوم اخبار فوری درباره خشونت و مرزبندی در جوامع از رسانه‌ها می‌شنویم و همگان در این فضای خشن در تلاشند تا هویت خود را حفظ کنند، نویسندگان شناخته شده و نویسندگانی که به‌تازگی به‌خاطر آثارشان در میان کتابخوان‌ها شناخته شده‌اند با داستان‌هایی از عشق متعالی، رویارویی شجاعانه با قدرت و اتفاقات تاریخی که نباید آن‌ها را فراموش کرد، به میانه این بحث‌ها و جدل‌ها آمده‌اند و کتاب‌هایی نگاشته‌اند که ما با مطالعه آن‌ها بهتر بدانیم که هستیم، که بوده‌ایم و باید تبدیل به چه انسان‌هایی بشویم.

۲۰۱۹ سال دو‌تایی‌ها بوده: ۲ برنده جایزه نوبل، ۲ برنده جایزه بوکر، درحالی‌که مقامات نوبل در سال‌جاری قول داده بودند که در هنگام اعطای جوایز نوبل ادبیات ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نگاهی فراتر از اروپا داشته باشند. هر دوی این جایزه‌ها به ۲ اروپایی داده شد. برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۸ اولگا توکارچوک از لهستان تعیین شد و پیتر هانکه حامی و سه ت‌های اسلوبودان میلوسوویچ در زمان جنگ بالکان و نسل‌کشی در صربرنیتسا برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹ شد.

ازدیگر سو، جایزه بوکر ۲۰۱۹ میان مارگارت آتوود به‌دلیل نگارش کتاب وصیت‌ها» و برناردین اواریستو به‌خاطر نگارش کتاب دختر، زن، دیگران» تقسیم شد. امسال همچنین نشریات و مجلات، فهرست‌های به نسبت گوناگون و متفاوتی از آثار برتر نگاشته شده در سال ۲۰۱۹ منتشر کردند. به همین جهت در زمان نگارش این مطلب تصمیم گرفتیم از ۳ منبع برای نگارش این مطلب درباره ۱۰ کتاب برتر سال استفاده کنیم.

دختر، زن دیگران
۱۲ فصل، ۱۲ شخصیت

برناردین اواریستو در سال‌جاری توانست با کتاب زن، دختر، دیگران» جایزه بوکر ۲۰۱۹ را به‌طور مشترک با مارگارت آتوود از آن خود کند. در این کتاب تنها یک داستان روایت نمی‌شود؛ در هر فصل از کتاب دختر، زن، دیگران، زندگی یکی از این ۱۲ نفر روایت می‌شود. اگر چه به داستان هر یک از این شخصیت‌ها در یک فصل به‌طور جداگانه پرداخته می‌شود زندگی آن‌ها به‌دلیل وجود دوستان مشترک، افراد خانواده یا دیدار‌های تصادفی با یکدیگر تلاقی می‌کند.

فمینیسم، ت، پدرسالاری، موفقیت و ارتباطات از موضوعاتی هستند که در زندگی شخصیت‌های این داستان مورد بررسی قرار‌می‌گیرند. این رمان لبریز از احساسات عاشقانه و دربردارنده لحنی طنزآمیز است. برناردین اواریستو درباره دلایل نگارش این کتاب گفته است: من از این قضیه که ن سیاهپوست بریتانیایی به وضوح در ادبیات به چشم نمی‌آمدند، بسیار احساس ناراحتی می‌کردم. من می‌خواستم داستان زندگی آنان را از اوان نوجوانی تا سنین پیری شرح دهم. البته نمی‌خواستم به مسیر زندگی آنان به‌صورت خطی نگاه کنم. راه‌های زیادی برای تفسیر دیگری» وجود دارد. ن از جهات بسیاری در جامعه به‌عنوان دیگران» تلقی می‌شوند، حتی در بسیاری از اوقات نی هستند که دیگر ن را دیگری» می‌دانند.

پلنگ سیاه گرگ قرمز
روایتی افسانه‌وار از داستانی پر‌ماجرا


مارلون جیمز که در کارنامه نویسندگی‌اش یک جایزه بوکر نیز به چشم می‌خورد، با الهام از افسانه‌های آفریقایی آمیخته به وقایع پرتنش میان پادشاهی شمال و پادشاهی جنوب که ۲ دولت متخاصم هستند، تلاش یک گروه از افراد مختلف برای پیدا کردن یک پسربچه گمشده را روایت می‌کند و این روایت را تبدیل به یک ماجرای خارق‌العاده کرده است. این گروه در جریان جست‌و‌جو برای یافتن این پسربچه پا به دنیای بی‌رحم درون جنگل‌های پرپشت و انبوه می‌گذارند.

طرح این داستان به‌صورت فلش‌بک و روایت داستان بدون رعایت ترتیب تاریخی است. محور این داستان بر شخصیت یک فرد به نام جست‌وجوگر» استوار است. جست‌و‌جوگر مردی است که به‌دلیل مهارت‌هایش در شکار شناخته شده است. جست‌وجوگر که پیش‌تر قاعده‌ای برای خود تعیین کرده بود مبنی بر اینکه تنهایی کار کند، این بار این قاعده را می‌شکند و با گروهی که خود عضوی از آنان است به جست‌وجوی پسر بچه می‌روند.

در جریان این جست‌و‌جو است که او و گروه همراهش با حیوانات و افراد عجیبی رودررو می‌شوند. مارلون جیمز به مفاهیمی نظیر مبانی واقعیت، محدودیت قدرت، زیاده‌روی‌های جاه‌طلبانه، آرزوها، ماکیاولیسم، وظیفه و افتخار در لابه‌لای سطور این رمان و در فصل‌های مختلف آن اشاره دارد.

مردی که همه چیز را می‌دید
گذشته در آینده یا آینده در گذشته


اگر تاریخ مانند سالنی از آینه، گذشته را در حال بازتاب می‌داد و اگر وقایع کنونی دنیای ت را به مثابه یک تصادف تاریخی می‌توانستیم قلمداد کنیم آنگاه رمان مردی که همه چیز را می‌دید» اثر دبورا لووی را که درباره داستان معماگونه مردی در ۲ منطقه زمانی است که ۲ تصادف رانندگی را نیز تجربه کرده، می‌توان رمانی تلقی کرد که در همه ادوار قابل‌خواندن است. می‌توان دنیای درونی را که لووی در این رمان ترسیم کرده فضایی بی‌ثبات توصیف کرد که آن گذشته و حال با یکدیگر همزیستی دارند.

در اواخر دهه ۸۰ سائول قهرمان یا ضد‌قهرمان این داستان به برلین می‌رود تا تحصیل خود در رشته کمونیسم را در کشور‌های شرق اروپا تکمیل کند. داستان این رمان در واقع بر پایه حوادث عجیبی که با محوریت ۲ تصادفی که در سال‌هایی ۱۹۸۸ و ۲۰۱۶ برای سائول رخ می‌دهد، نگاشته شده است. لووی در این کتاب قواعد متعارف روایت داستان را کنار می‌گذارد تا بتواند جایگاه فرد و مجرمیت بشر در طول تاریخ را بررسی کند. مردی که همه چیز را می‌دید» از سبک داستانی کاملا نامتعارفی تبعیت می‌کند و ارزش آن را دارد که این رمان را در فهرست بهترین کتاب‌های داستانی سال ۲۰۱۹ قرار دهیم.

بهشت‌ها
زندگی همزمان در عصر شکسپیر و نیویورک معاصر


خط زمانی داستان بهشت‌ها» هم مشابه خط زمانی داستان مردی که همه چیز را می‌دید، ناپایدار و بی‌ثبات است. رمان پرمفهوم بهشت‌ها اثر ساندرا نیومن داستان زنی است که وجودی ۲ بخشی دارد. او برخی اوقات از خواب با شخصیتی مشابه شخصیت زن سیاه» که در غزلیات شکسپیر انگلستان دوره رنسانس از وی نام برده شده بیدار می‌شود و گاهی در نیویورک قرن بیست‌و‌یکم که اوضاع در آن به‌صورت روزمره در حال بدتر شدن است. کیت که رئیس یک کمپانی در نیویورک است در یک مهمانی با بن آشنا می‌شود و این دو عاشق یکدیگر می‌شوند.

آن‌ها در حال آغاز ایجاد یک رابطه نامزدی هستند، اما کیت زنی است که بیشتر در دنیای خیالات خود سیر می‌کند. او برخی از مواقع موقع برخاستن از خواب خود را در نقش امیلیا یا همان زن سیاه غزلیات شکسپیر در لندن سال ۱۵۹۳ می‌یابد. البته این تنها وجه داستان نیست، بلکه اقداماتی که کیت در نقش امیلیا در انگلستان دوره رنسانس انجام می‌دهد، باعث تغییر مسیر کل تاریخ و حتی زندگی کیت در نیویورک ۴۰۰ سال بعد نیز می‌شود. این خیالات و اوهام سرانجام این تفکر را در ذهن کیت ایجاد می‌کند که او قرار است دنیا را نجات دهد.

خانه هلندی
داستان خانوادگی درباره میراث از دست رفته


در داستان خانه هلندی» اثر آن پاچت، سیریل کانروی یک مرد خود‌ساخته دارای مستغلات ملکی زیاد، این خانه را به‌منظور سورپرایز کردن همسرش النا در سال ۱۹۴۶ خرید. دنی و مائوو، فرزندان سیریل و النا نیز در این خانه متولد شدند. النا از این خانه بدش می‌آید و زمانی که دنی ۳ ساله و مائوو ۱۰ ساله می‌شود، او خانواده خود را ترک می‌کند و برای کار با فقرا به هندوستان می‌رود. دنی و مائوو پس از درگذشت پدرشان، توسط آندره‌آ، مادرخوانده‌شان از خانه هلندی بیرون انداخته می‌شوند.

این دو خواهر و برادر پس از خروج از این خانه کسی را به جز یکدیگر ندارند. مائوو موفق می‌شود برای دنی یک بورس تامین هزینه دانشگاهی در دانشکده پزشکی دانشگاه کلمبیا فراهم کند. دنی از دانشکده پزشکی فراغ‌التحصیل می‌شود. این روایت زندگی این دو خواهر برای ۵ دهه است. خانه هلندی یک داستان پریانی تاریک درباره ۲ نفر است که نمی‌توانند بر گذشته خود چیره شوند و با وجود اینکه در مسیر زندگی خود با موفقیت‌هایی روبه‌رو می‌شوند، اما تنها زمانی که همدیگر را می‌بینند احساس آرامش می‌کنند زمانی که این دو ناگزیر می‌شوند با افرادی که آنان را ترک کرده‌اند دوباره روبه‌رو شوند، رابطه برادری لوس و خواهری همیشه مراقب و محافظ، برای نخستین بار به‌طور جدی محک می‌خورد.

زمین در حال ناپدیدشدن
داستانی از ترس و نگرانی نه


در نخستین فصل این کتاب که نخستین رمان جولیا فیلیپس نیز محسوب می‌شود، ۲ دختر جوان کامچاتکایی (شبه‌جزیره‌ای در منتهی‌الیه جنوب‌شرقی روسیه) ناپدید می‌شوند. این دو دختر یکی ۱۲ ساله و دیگری ۱۱ ساله هستند. تحقیقات پلیس نیز در این زمینه بی‌نتیجه می‌ماند. این واقعه موجی از شوک و شگفت‌زدگی را در دهکده زادگاه آنان ایجاد می‌کند. در این جامعه در هم‌تنیده، هر فردی با این واقعه به‌نحوی دست به گریبان است.

در ادامه این رمان به داستان نی پرداخته می‌شود که ناپدید شدن این دختران تأثیر منفی روی آنان گذاشته است. نیویورک تایمز با عالی توصیف کردن این کتاب به‌عنوان نخستین رمان یک نویسنده می‌نویسد: هدف از نگارش این داستان‌ها متحد کردن یک جامعه به‌دلیل وقوع یک تراژدی نیست که البته نویسنده یک رمان دارای مضمون داستانی متعارف‌تر چنین هدفی را برای خود تعریف می‌کرد. در واقع هدف از نگارش این کتاب نشان دادن آسیب‌های روحی و روانی، شخصی، فرهنگی و احساسی است که به هر زن کامچاتکایی به‌دلیل ناپدید شدن این دو دختر وارد شده است. در مجموع می‌توان گفت رمان زمین در حال ناپدید شدن» یک داستان چندوجهی است که به زندگی درونی ن، ضعف‌ها و شکنندگی آنان، آرزو‌ها و رویاهایشان می‌پردازد.

غریبه‌ها و پسرعمو‌ها
تلاش برای حفظ نظم اجتماعی


لیه هیگر کوهن در کتاب درباره غریبه‌ها و پسرعموها» داستان خانواده‌ای را روایت می‌کند که میزبانی سایر اعضای خانواده را در یک عروسی بی‌نظم و ترتیب بر‌عهده دارند. در واقع یک داستان سرگرم‌کننده درباره خانواده، فرهنگ، حافظه و جامعه است. بنی والتر در یک شهرکوچک روستا مانند به نام راندل جانکشن خود را آماده می‌کنند که عروسی دختر بزرگشان سلم را برگزار کنند. یک مراسم ازدواج می‌تواند اتفاق خیلی خوشایندی باشد که در خانه دوست‌داشتنی‌شان برگزار می‌شود.

اما والتر و بنی یک راز دارند. یک خانواده جدید به راندل جانکشن آمده و با اقداماتش ثبات و نظم اجتماعی در این شهر کوچک را تهدید می‌کند. در نتیجه بنی و والتر با وضعیتی جدید مواجه می‌شوند. در این وضعیت آن‌ها ناگزیر باید با اقدامات این خانواده مقابله کنند تا بتوانند هارمونی و نظم و هماهنگی در شهر کوچکشان را حفظ کنند. عمه گلاد مسن‌ترین عضو خانواده بنی و والتر برای شرکت در مراسم عروسی در حالی از راه می‌رسد که خاطرات گذشته درباره اتفاق ترسناکی که برای وی در دوران کودکی در راندل جانکشن رخ داده همچنان ذهنش را آزار می‌دهد. عمه گلاد در ادامه روایتی از جزئیات این حوادث و نقشی که خود وی ایفا کرده ارائه می‌دهد.

مدرسه توپکا
توپکاروایتی غیرمستقیم از زندگی بن لرنر


نام بن لرنر با نگارش کتاب مدرسه توپکا» در بسیاری از فهرست‌های ۱۰ کتاب برتر سال جای گرفته است. این کتاب نیز مانند سایر آثار بن لرنر مملو از عناصر خود‌زندگینامه‌ای است. نام شخصیت اصلی مدرسه توپکا، که سومین رمان بن لرنر محسوب می‌شود، آدام گوردون است، درست مانند نام راوی کتاب خروج از ایستگاه آتوچا» (اثر قبلی بن لرنر). لرنر در داستان مدرسه توپکا میان خشونت مردان جوان سفیدپوست با اوضاع ی در کشورش ارتباط مستقیمی می‌بیند.

نام مدرسه که در عنوان کتاب آمده در واقع به یک بنیاد یا جامعه‌ای از روانشناسان پیشرو که در توپکا زندگی می‌کنند، اشاره دارد. پدر و مادر آدام گوردون، شخصیت اصلی داستان عضو این بنیاد هستند و هر یک دو فصل از این کتاب هشت فصلی را روایت می‌کنند. در دنیای واقعی هاریت مادر واقعی بن لرنر هم یک روانکاو شناخته شده است که در بنیاد منینگر عضویت دارد. در کتاب مدرسه توپکا مادر و پدر آدام، جین و جاناتان نیز با وجود اینکه عضو بنیاد تروپکا هستند در زندگی خود احساس خوشحالی نمی‌کنند. یکی از سؤالاتی که در کتاب مطرح می‌شود این است که آیا ما خود را به آن خوبی می‌شناسیم، در صورت شناخت بیشتر خود همچنان نسبت به یکدیگر رفتار خشنی بروز می‌دادیم؟

برف‌روب خود را از روی استخوان مردگان بران
نامه‌هایی از پیرزن راوی مرگ‌های اسرار آمیز


اولگا توکارچوک که برنده جایزه بوکر ادبی و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ شده و کتاب گریزها» اثر وی به تازگی توسط فریبا ارجمند به فارسی برگردانده شده است، این بار با کتاب برف‌روب خود را از روی استخوان مردگان بران» در فهرست ۱۰ کتاب برتر ۲۰۱۹ از نگاه مجله تایم قرار‌گرفته. توکارچوک در برف‌روب خود را از روی استخوان مردگان بران، ذهن خلاق و خیال‌برانگیز خود را بر داستان زن لهستانی شصت‌و‌چند ساله‌ای به نام ژانینا متمرکز کرده که علاقه ماورایی (آن جهانی) به حیوانات دارد.

ژانینا که پیرزنی گوشه‌گیر در روستایی لهستانی است، اوقات خود را با ترجمه آثار ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی و ترسیم جداول پیچیده نجومی و مراقبت از خانه همسایگان ثروتمند خود می‌گذراند. ذهن او ظاهرا بر حال متمرکز است، اما در واقع او بیشتر ذهن خود را بر ابدیت متمرکز کرده است. این ویژگی از او یک راوی خوب برای روایت تعدادی از مرگ‌های اسرار‌آمیزی که در دهکده‌اش رخ داده ساخته است. او به پاسگاه پلیس دهکده نامه‌هایی می‌نویسد و در این نامه‌ها شرح می‌دهد که به‌دلیل کار‌هایی که ما اغلب بدون فکر کردن درباره آن‌ها انجام می‌دهیم خشونت در سراسر دنیا در حال گسترش است.

آرشیو بچه‌های گمشده
آینه‌ای تمام‌نما از دنیای امروزی


این سومین کتاب والریا لویسیی، نویسنده مکزیکی و نخستین کتاب وی به زبان انگلیسی است. او در این کتاب به بحران بزرگی که در حال حاضر کودکان دچار آن هستند، می‌پردازد. بحران کودکانی که از مرز‌ها گذر می‌کنند و حین گذر از مرز‌ها جان خود را از دست می‌دهند یا دستگیر می‌شوندو یا به همراه مراقبان خود از آمریکا دیپورت می‌شوند. داستان این رمان بر یک زوج و ۲ فرزندشان که نامی از آن‌ها در کتاب به میان نمی‌آید. این زوج به همراه فرزندانشان در حال انجام سفری از نیویورک به مرز مکزیک هستند. این دو زوج در حال انجام تحقیقات مستقل قوم‌نگارانه هستند و زندگی‌شان در آستانه فروپاشی است. زن در تلاش است تا به یک زن مکزیکی مهاجر کمک کند فرزندش را بیابد. فرزند این زن مکزیکی در زمان تلاش وی برای عبور از مرز ناپدید شده است.

خواندن این رمان هم در خواننده ایجاد خشم و نفرت می‌کند و هم حالت دلسوزانه‌ای را در وی برمی‌انگیزاند. کدام کتاب است که تا این حد احساسات متضادی را در خواننده خود ایجاد کند؟ این در واقع توانایی والریا لویسیی را در نگارش رمان نشان می‌دهد. رمان آرشیو بچه‌های گمشده» در فهرست نامزد‌های جایزه بوکر و جایزه ن برای برترین رمان داستانی سال ۲۰۱۹ قرار گرفته بود.


نیایش چرنوبیل سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ

این کتاب را به عنوان یک رمان شروع کردم. یک داستان. اما وقتی که فهمیدم واقعی ست  بسیار حالم بد شد. ناراحت کننده بود. ولی جذاب بود. ترجمه روان است و زیبا. اما من نقش الکسیویچ را در کتاب نفهمیدم. آکادمی نوبل دارد سال به سال غیر تخصصی بودنش را نشان می دهد. او فقط مستند جمع کرده بود، او یک نویسنده نیست، محقق است.  کتاب خوبی بود، اما به کسانی که کتاب غم انگیز دوست ندارند هر گز پیشنهاد  نمی شود. حتی آن ها که تحملش را دارند ممکن است ناراحت شوند. پیشنهاد نمی شود):


 

راز بانوی سیاه پوش

خبرگزاری کتاب ایران/ سال‌هاست که منتقدین و کارشناسان ادبی درباره زن سیاه‌پوش اشاره شده در آثار شکسپیر تحقیق می‌کنند.
ویلیام شکسپیر، شاعر و نویسنده مشهور انگلیسی در بسیاری از کتاب‌هایی که نوشته است از زنی سیاه پوش یاد کرده که او را بانویی سیاه پوش خطاب می‌کند و حتی بعضی از شعرهایی را با اسم او تمام می‌کند.
هنوز هم سال‌هاست که منتقدین و کارشناسان ادبی به این مسئله مشکوک هستند و درباره آن تحقیق می‌کنند. اخیراً یکی ازمورخان انگلیسی درباره این مسئله بحث کرده است و به گونه ای راز آن را افشا می‌کند.

وی در کتابش ادعا می‌کند این زن سیاه پوش و الهام‌بخش شعرهای شکسپیر، همسر یکی از مترجمان ایتالیایی بوده است که بعدها رابطه‌ای عاشقانه با شاعر انگلیسی برقرار می‌کند.
به عبارت دیگر بیشتر شعرهای بعد از رابطه شکسپیر با این بانوی سیاه پوش به خاطر همین زن سروده شده است و می‌توان ردپایی از وی در این شعرها پیدا کرد.
ابری بورل، مورخ ادبیات انگلیسی در این کتاب با عنوان معشوقعه شکسپیر» اعتقاد دارد این زن سیاه پوش، آلین فلوریو نام دارد که شوهرش را ترک می‌کند و با شاعر انگلیسی رابطه برقرار می‌کند.

دکتر بورل که سال‌ها برای نوشتن این کتاب تحقیق و مطالعه کرده است، با استناد به دست نوشته‌های شکسپیر می نویسد: شاعر انگلیسی در حقیقت یک لیست هشت نفری از ن اطراف خود را تهیه کرده بود که شعرهای خود را برای آن‌ها می‌سرود.»
شکسپیر در شعرهای خود بانوی سیاه پوش را با موهایی سیاه، طوری توصیف می‌کند که هیچ کدام آنها در همسر او دیده نشده بودند. بر اساس نوشته‌های شکسپیر او برای اولین‌ بار آلین را در مهمانی تیچفلد»، خانه اشرافی کنت ساتهماپتون ملاقات می‌کند و رابطه آن‌ها بعد از آن ملاقات بیشتر می‌شود و به جایی می‌رسد که الهامبخش شعرهای شاعر انگلیسی می‌شود.


برای من غمگین نشوید

برای من غمگین نشوید یکی از بهترین دفتر های شعر بوکوفسکی است. ترجمه روان و زیباست. شعر های بوکفسکی همیشه حس بی خیالی و پوچی در خود دارد. من سبک بوکفسکی را می پسندم. شعر هایش گاهی خیالم را آسوده می کرد. بوکفسکی شاعر و نویسنده ای تتوانمند است، چنان که آثارش حتی در ترجمه هم لحن خود را دارند. بوکفسکی بسیار در ایران سانسور شده است و این کتاب کمترین سانسور را دارد. با تنها ترجمه اش در ایران از انتشارات اتفاق پیشنهاد می شود

 

 

 

دراز می کشم

زل می زنم به سقف

و فکری به سرم می زند

که برای همه چندش آور است

هنوز هم

بوکوفسکی بودن

خوب است

 

بوکوفسکی/ برای من غمگین نشوید


ایسنا/ رمان محافظان» نوشته جان گریشام»‌ در فهرست جدید هفتگی پرفروش‌های داستانی نیویورک‌تایمز در رتبه نخست قرار گرفته است.
رمان‌ محافظان» نوشته جان گریشام»‌ که هشت هفته پیش موفق شده بود به فهرست پرفروش‌های داستانی راه‌ یابد این هفته با یک پله صعود صدرنشین فهرست شد.
گریشام» نویسنده آمریکایی که به عنوان یکی از پردرآمدترین نویسنده‌های جهان محسوب می‌شود در رمان جدید خود داستان درگیر شدن وکیلی به نام‌ کالن پست» با چندین قاتل بی‌رحم را روایت می‌کند. آثار این نویسنده بارها مورد اقتباس سینمایی قرار گرفته‌ و تاکنون چندین رمان از او به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده است که از میان آن‌ها می‌توان به وکیل خیابانی»،‌ اعتراف» و از جایگاه»‌ اشاره کرد.
رمان جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند» که‌ باقدرت برای شصت و ششمین هفته متوالی در این فهرست قرار دارد این‌بار در رتبه دوم به چشم می‌خورد. این رمان در اغلب هفته‌ها و ماه‌های گذشته در جایگاه اول قرار گرفته بود. دلیا اوئنز» ۷۰ساله پیش از انتشار رمان جایی که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند» چندین شرح‌ حال از جمله فریاد کالاهاری»‌، چشم فیل»‌ و راز ساوانا»‌ را در رابطه با سال‌هایی که به همراه همسرش به مطالعه حیوانات در آفریقا پرداخته، روانه بازار کرده بود.

کریس کراس» عنوان اثر جدید جیمز پترسون» دیگر نویسنده مشهور و پرکار آمریکایی است که این هفته با یک پله صعود در رتبه سوم قرار گرفته است. پترسون» در این رمان داستان کارآگاهی را روایت می‌کند که این‌بار با مجموعه‌ای از قتل‌ها و جنایت‌های برنامه‌ریزی‌شده مواجه می‌شود. این مجموعه جنایت‌ها این سوال را در ذهن کارآگاه داستان ایجاد می‌کنند که آیا فردی که توسط او دستگیر شده و اخیرا به عنوان مجرم اعدام شده است، بی‌گناه بوده یا خیر.

جیمز پترسون» در سال جاری با رمان‌های نوزدهمین کریسمس»، حل‌نشده»‌ و هجدهمین آدم‌ربایی» به این فهرست راه‌ یافته بود.

رمان موسسه» نوشته ‌استفن کینگ»‌ که برای سیزدهمین هفته متوالی در فهرست پرفروش‌های داستانی قرار دارد، در هفته‌های اخیر در بین پنج اثر پرفروش این فهرست به چشم نمی‌خورد اما این هفته در رتبه چهارم دیده می‌شود. موسسه» که از سوی سردبیران نشریه نیویورک‌تایمز به عنوان یکی از آثار منتشرشده قابل توجه سال ۲۰۱۹ معرفی شده است،‌ داستان کودکانی با مهارت‌های ویژه را روایت می‌کند که پس از ربوده شدن به یک موسسه مخوف منتقل می‌شوند.

اثر جدید ‌دیوید بالداچی» که با عنوان ‌یک دقیقه تا نیمه‌شب» به چاپ رسیده است نیز این هفته در جایگاه پنجم قرار دارد. در رمان یک دقیقه مانده به نیمه‌شب» داستان اتلی پاین»‌ را می‌خوانید که پس از بازگشت به شهر زادگاهش برای تحقیق درباره ربوده‌شدن ۳۰ سال پیش خواهرش،‌ به شواهدی از وجود یک قاتل سریالی برمی‌خورد.

نکته قابل توجه این فهرست حضور نداشتن رمان ظهور جادو» نوشته نورا رابرتز» در بین پنج اثر برتر این فهرست است. این رمان هفته گذشته در صدر فهرست قرار گرفته بود.


دست مرا بگیر،انگیزه ی قلم
با کاغذ و غزل،قلاب کن به هم

چشمان خیس را باور کن و سپس
دست مرا بگیر،آقای محترم

دست مرا بگیر،آرام میشوم

آرام میشود،سودای خاطرم

از من جدا نشو اینگونه بی هوا
من بی هوا چطور،طاقت بیاورم

از یاد میبری اما نمیروی
از خاطرات من تا موعد عدم

پس دست روی دست نگذار و بگذران
این ابر تیره را از گیر و دار غم


فاطمه کاسب تهران


راهنمای کهکشان برای اتو‌استاپ زن ها

راهنمای کهکشان برای اتو استاپ زن ها یک پست مدرن طنز جذاب بود. اولین کتاب مجموعه راهنمای کهشکان به قلم پر از تخیل و اعجاب داگلاس آدامز و ترجمه فوق العاده عالی آرش سرکوهی. ترجمه فوق العاده بود و در مقدمه به این اشاره شده که مترجم حتی لحن را هم ترجمه کرده و جایگزین هایش برای یکسری از کلمات انگلیسی فوق العاده بود. اسم این کتاب هم فوق العاده جذاب است. اتو استاپ زدن در کهکشان، چه عجیب و شوق آور. اتو استاپ زدن یعنی اینکه  در بین راه سوار ماشین یا موتور کسانی می شوند و آن ها تاجایی که می توانند آن ها را می‌رسانند و حالا آرتور دنت و فورد پیکفورد دارند در کهکشان اتو استاپ می زنند. ایده ی این کتاب وقتی در ذهن آدامس جرقه زد که کل جهان را با اتو استاپ زدن گشته بود. در اسپانیا بود و به کهشکان خیره شده بود. اتو استاپ زدن در اروپا یک فرهنگ رایج است. در ترجمه های لغتی اسم کتاب اینطوری ترجمه میشود: مسافران مجانی کهکشان. کتاب درباره آرتور و فورد هست که کهکشان را می گردند و با مردمان و طرز زندگی در کهکشان های مختلف آشنا می شوند و اتفاقات جذابی برایشان می افتد. همه چیز از اینجا شروع می شود که وگون ها می خواهند زمین را برای ساخت کمر بندی‌ ای در کهکشان نابود کنند. از این‌کتاب یک فیلم هم در حدود ۱۰ سال پیش ساخته شده که به شما بسیار پیشنهاد میکنم این فیلم را نبینید چون ذره ای از زیبایی کتاب را ندارد. و نگاهی فلسفی به موضوع پاسخ به زندگی کردن دارد. این کتاب پیشنهاد می شود، خیلی پیشنهاد می شود


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها